» » کاکا علی خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج) قسمت 21

  کاکا علی خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج) قسمت 21

نام کتاب: کاکا علی خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج)
 
 
کاکاعلی 20
    مرکز فرماندهی جنوب که به آن « گلف » می گفتند برای آموزش تخریب در نظر گرفته شده بود. سرنوشت خیلی از آدم ها، این جا به هم گره می خورد. اولین مربیان تخریب آدم های عجیبی بودند؛" شهید حسن باقری افشردی، شهید خیاط ویس، شهید..."
     آموزش تخریب یک ماه طول کشید. مین را شناختند انواعش را یاد گرفتند؛ لقمه ای، کیکی، واکسی، والمر، ضد تانک، ضد نفر... چطور مین را بکارند، چطور خنثی کنند، چطور تله کنند... روزها آموزش سخت و فشرده شب ها هم به علت کمبود نیرو تا صبح نگهبانی و بیداری. بالاخره آموزش با همه سختی ها و خاطرات تلخ و شیرینش تمام شد. روزی رسید که هر کس باید دنبال سرنوشتی می رفت. گروه شین جیم را دو قسمت کردند، ده نفر از آن ها راهی دشت عباس شدند و بقیه رفتند بستان... آن ده نفری که آمدند "دشت عباس"، مسئولشان" جواد شادمند" بود و جانشینش هم "عبدالعلی ناظم پور". 
اولین پیمانی که بین بچه های گروه شین جیم در دشت عباس بسته شد مربوط می شد به یک شب بارانی که دست ها را روی هم گذاشته و قول دادند هر کس که از این جمع شهید شد بقیه ی دوستانش را شفاعت کند. این پیمان باعث شده بود که صمیمیت بیشتری بینشان به وجود بیاید.
بچه هایی که آن وقت ها در دشت عباس، روزها سنگر می کندند و شبها نگهبانی می دادند، این جمله را بارها و بارها از زبان آقای ناظمپور می شنیدند که: 
-کاکا! یا کاری نکنین یا اگه کاریُ قبول کِردین به نحو احسن انجامش بدین. 
روی همین حساب و اصرارِ برادر ناظم پور، سنگر بچه های تخریب، بین تمام سنگر های آن منطقه خیلی محکم تر و مطمئن تر بود. خود بچه های تخریب هم منظم تر و کاری تر از دیگر نیروها به نظر می آمدند. دو و نرمش هایشان منسجم تر بود و شعارهایی که هنگام دویدن می دادند شنیدنی تر. ساعت های بیکاری وقت مرور کلاس های تخریب و برگزاری کلاس های اخلاق بود. شخصیت واقعی عبدالعلی ناظمپور به عنوان مربی اخلاق، کم کم برای بچه ها داشت روشن می شد. با صمیمیت بیش از حد و تواضع دیدنی و دلسوزی های برادرانه اش، بدجور توی دل همه نشسته بود. همین جا بود که دشت عباس، به بسیجی ها یک هدیه داد؛ یک برادر خوب و دلسوز به نام "«کاکاعلی»".
    " کاکاعلی" یک لقب افتخاری بود که بسیجی های تخریب به او داده بودند تا به این شکل جبران برادری ها و دلسوزی های عجیب غریبش بشود. این لقب هر نوع فاصله را از میان برداشته بود و کسی با " عبدالعلی ناظم پور"احساس غریبی نمی کرد.     

  1 تیر 1402
  135

  ویژه نامه ها

  لینک دوستان

  نظرسنجی

نظرشما در موردمحتوا و قالب بندی سایت معبر نور چیست؟


  اوقات شرعی

  یاد یاران