» » کاکا علی خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج) قسمت 7

  کاکا علی خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج) قسمت 7

نام کتاب: کاکا علی خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج)
 
 
 
کاکاعلی 6
   علی از مدرسه به خانه آمد دید که مهمان دارند و خویش و قوم های نزدیک از تهران آمده اند، خیلی خوشحال شد. تا آمد که پایش را داخل اتاق بگذارد فوری برگشت عقب. مادر آمد بیرون و پرسید:   
-علی جونی! پَ چرا داخل نمی یِِِیْ*... چیزی شده؟
-ننه!... به اون خانما بگو روسری ها شونُ سر کنن تا من بیام داخل... کلّه شون پتی یه... زشته
-الهی ننه ت قربونت بره... اشکالی که نداره، تو بچه ای ننه جون، ایچیزا برا وقتیه که بزرگ شدی...
هر چی اصرار کردند که علی آقا! تو تازه کلاس سومی، بچه ای و به سن تکلیف که نرسیدی به گوشش نرفت که نرفت و خانمها مجبور شدند که تسلیم تصمیم علی شوند و روسری هایشان را سر کنند تا علی آقا! بیاید داخل.
پاورقی
*   نمی یِِِیْ: نمی آیی

  10 مرداد 1401
  105

  ویژه نامه ها

  لینک دوستان

  نظرسنجی

نظرشما در موردمحتوا و قالب بندی سایت معبر نور چیست؟


  اوقات شرعی

  یاد یاران