جنگنگاریهای یک تخریبچی «جنون مجنون» تاریخ شفاهی جنگ به روایت یک رزمنده تخریبچی
کتاب «جنون مجنون» در فرهنگسرای شهر زیبا بازخوانی شد
غزاله حسینپور| پس از پایان یافتن
جنگ تحمیلی هشتساله، ادبیات دفاع مقدس، اعم از آثار داستانی و خاطرهنگاریها، نهتنها
متوقف نشد که هرچه از جنگ فاصله گرفتیم، کتابهای باکیفیتتری در این زمینه منتشر
شد. رفتهرفته برخی ناشران این آثار نیز خود را ارتقا دادند و چه در زمینه کیفیت
چاپ و چه در تبلیغ و معرفی و پخش این کتابها به شکل حرفهایتری عمل کردند.
یکی از نمونههای چنین آثاری، کتاب «جنون مجنون»، شامل خاطرات حمید جهانگیر فیضآبادی،
رزمنده تخریبچی، است که برنامهای با محوریت آن و با حضور شخصیتهای یادشده در
کتاب و شماری از جانبازان و خانوادههای شهدا، بعدازظهر یکشنبه در فرهنگسرای شهر
زیبا برگزار شد. در این برنامه چندتن از قهرمانان و شخصیتهای «جنون مجنون» به
بیان خاطرات خود پرداختند.
انقلاب ادبیات حماسی را بازتولید کرد
سردار حسینعلی یوسفعلیزاده، مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
استان، در ابتدای این مراسم ضمن تقدیر از خانوادههای شهدای حاضر در جلسه، جهاد را
یکی از تکالیف الهی دانست که انسانهای پاکباز و بیادعا آن را انتخاب کردهاند.
او گفت: اگر ما امروزه این شرایط و دستاوردها را داریم، به برکت تمسک به همه آموزههای
دینی به ویژه جهاد است.
اما فرصت انقلاب اسلامی به مثابه ظرفیتی برای وارد میدان ادبیات شدن مجاهدان و
حماسهسازان بود، کسانی که تجربه جهادی خود را در نوشتن آثاری ادبی به کار گرفتند.
یوسفعلیزاده دراینباره توضیح داد: ادبیات حماسی، چه نثر و چه نظم، در جریان
انقلاب اسلامی بازتولید شده است؛ هرچند آثار حماسی بسیاری در تاریخ ادبیات فارسی
داریم -مانند شاهنامه فردوسی- که از شاهکارهای ادبیات جهان و مبتنی بر حماسهاند.
او در ادامه، از 240 هزار شهید والامقام و نیز جانبازان و رزمندههایی گفت که در
غربت و با حماسهسازی از جان مایه گذاشتند، کسانی که با تمام داشتههای خود به
میدان آمدند. این سخنران برنامه در بیان اهمیت نوشتن از این رشادتها و حماسهها
از قلمها و وجدانهایی یاد کرد که متوجه فرزندان خمینی و رهبر انقلاب هستند و
آنچه آنها در این قرن کردهاند.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی تأکید کرد که باید
درباره این حماسهها سخن راند و کتابهای بینظیر بسیاری نوشت.
دایرهالمعارف تخریب
سید علیرضا مهرداد، مجری برنامه، «جنون مجنون» را به دایرهالمعارفی تشبیه کرد که
درباره تخریب نوشته شده است. او توضیح داد: در این کتاب نام حدود 450 رزمنده
تخریبچی آمده و اسامی آزادگان و رزمندگان بسیاری بیان شده است. «جنون مجنون» نمونهای
است برای کسانی که میخواهند درباره ادوات، اطلاعات عملیات، مخابرات و یگانهای
دیگر خاطره بنویسند.
این نویسنده دفاع مقدس اذعان کرد که خاطرات نوشتهشده درباره واحدهای رزمی باید از
این جامعیت برخوردار باشد.
روحی که بازگشت
حسن طلابیگی، از رزمندگان واحد تخریب لشکر 21 امام رضا(ع) است که هر دو پایش را در
میدان مین از دست داده و داستان مجروحیتش در این کتاب بیان شده است. او خاطره
جانبازی خود را اینگونه تعریف کرد: برای پاکسازی به میدان مین رفتیم. بعد از
اتمام کار برای اطمینان از پاکسازی کامل، به زمین برگشتم. دیدم یک قسمت پاکسازی
نشده است. درحال شمارش ردیفها بودم که بین راه گیر کردم. نه راه پس داشتم و نه
راه پیش. وقتی روی مین رفتم احساس کردم روحم بالا رفت. به خدا گفتم من هنوز کاری
نکردهام و به کمال نرسیدهام، دوباره حس کردم که روح به بدنم بازگشت.
تصویری از عروج غواصان
سید جواد کافی، رزمنده دیگری که خاطراتی مربوط به او در کتاب مطرح شده است، از
غواصانی بوده که در عملیات جزیره ماهی حضور داشته است: به مدت 3 ماه، دوشبدرمیان،
نیمههای شب و در سرمای استخوانسوز اهواز، به رودخانه کارون میرفتیم تا عملیات
را تمرین کنیم. حدود 7 کیلومتر در آب حرکت میکردیم و صدای دندانهایمان را که از
شدت سرما به هم میخورد، میشنیدیم. حتی توان این را نداشتیم که خرچنگها را از
خود دور کنیم. شب عملیات، من جزو 3 نفری بودم که سرشان بیرون از آب بود و میدیدم
چه اتفاقی میافتد. به نوک جزیره ماهی که رسیدیم، عراقیها منوری زدند که شب را
مثل روز روشن کرد، سپس با 3 عدد چهارلول که در نوک جزیره کار گذاشته بودند و گلولههای
رسام بنا کردند به شلیک به سمت ما. این اتفاق به شهادت تعدادی از رزمندگان غواص
انجامید.
در اهمیت حفظ مرام رزمندگان
نویسنده کتاب، حمید جهانگیر فیضآبادی، آخرین نفری بود که از خاطرات مطروح در اثرش
و ایثارگری همرزمانش گفت. او در خلال صحبتهایش از دوستانی یاد کرد که هریک جان
خود را کف دست گرفته و به نوعی جانباز یا شهید شده بودند و از چندتن از قهرمانان
و شخصیتهای کتابش قدردانی کرد. او تأکید کرد: باید مرام قهرمانان این کتاب را حفظ
و از غیرت آنها مراقبت کرد.
سردار قاآنی مطرح کرد؛
کتاب «جنون مجنون» فرصت برای مطالعه عمیق وقایع دفاع مقدس
جانشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در کتاب جنون مجنون که متعلق به بچه های تخریب است و آقای حمید فیض آبادی آن را نوشته، طبیعتاً می توان خیلی از زوایایی را که در صحبت های گذرا نمی شود به آنها پرداخت، با عمق بیشتری مطالعه کرد و این کار بسیار ارزشمندی است که می تواند ماندگار شود.
در حاشیه مراسم گرامیداشت شهدای عملیات کربلای چهار و پنج که به همت تشکل ها و یگان های رزم خراسان در مجتمع فرهنگی جامعه الحسین(ع) برگزار شده بود از کتاب «جنون مجنون» که شامل خاطرات رزمندگان تخریب لشکر 21 امام رضا (ع) است و توسط حمید فیض آبادی به رشته تحریر در آمده رونمایی شد.
سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، جانشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه رونمایی از کتاب جنون مجنون اظهار داشت: اینکه من خواسته باشم بگویم، بالاتر از من حضرت آقا سفارش دارند که این خاطرات و ارزشهایی که در دوره دفاع مقدس بوده، هر چقدر می شود بازگو، مکتوب و تدوین کنید تا ماندگار شود.
وی افزود: این در حقیقت سفارش بزرگان ما و مخصوصاً حضرت آقاست که خودشان این مطالب را بسیار مطالعه می کنند و نظر هم می دهند. بسیار لازم و ارزشمند است که هر چه بتوانیم در این زمینه ها کارکنیم.
سردار قاآنی خاطر نشان کرد: مخصوصاً بعضی از موضوعات که تخصصی تر هم می شود، می تواند جزئیات آن ارزشهایی را که در بخش تخصصی وجود داشته و مطالبی وجود دارد، بیان کرد.
وی در پایان گفت: در کتاب جنون مجنون که متعلق به بچه های تخریب است و آقای حمید فیض آبادی آن را نوشته، طبیعتاً می توان خیلی از زوایایی را که در صحبت های گذرا نمی شود به آنها پرداخت، با عمق بیشتری مطالعه کرد و این کار بسیار ارزشمندی است که می تواند ماندگار شود.
معرفی کتاب؛
«جنون مجنون» تاریخ شفاهی جنگ به روایت یک رزمنده تخریبچی
کتاب «جنون مجنون» در برگیرنده خاطرات رزمنده تخریبچی «حمید جهانگیر فیضآبادی» است که به قلم وی به رشته تحریر در آمده و چاپ اول آن نیز در سال 1395 منتشر شده است.
کتاب «جنون مجنون» روایتی است از آنچه که در جنگ تحمیلی بر رزمنده تخریبچی «حمید جهانگیر فیضآبادی» گذشته است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
«اوایل بهمن ماه خبر شهادت «سید حسن امامیفرد» که با هم پیمان برادری بسته بودیم در منطقه «ماووت» عراق، وجودم را به آتش کشید. یاد مظلومیت و پاکیهایش، اندوه و ماتم را در قلب شکستهام جای داد و در خلوت و تنهایی، اشک حسرت را مهمان گونههایم کرد. سید حسن در وصینامهاش گفته بود: «اگر خواستید برای من گریه کنید، برای حضرت زینب (س) و شهدای کربلا و مصیبت هایی که بر اهل بیت (ع) آمده است، گریه کنید.»
در بخش دیگری از این کتاب آمده است:
«...با اصابت گلوله به مچ دستم، بیسیمچی هم فریادی کشید. روی دو زانو بلند شد. دستانش را باز کرد و در حالی که گلوله گلویش را شکافته بود، با تبسمی زیبا به نقطهای از افق خیره شد. سپس با پیشانی به زمین خورد و در حال سجده شهید شد...»
این کتاب در 37 بخش نگارش شده است. این بخشها عبارتاند از: فهرست؛ مقدمه؛ خانواده و کودکی؛ انقلاب اسلامی؛ ورود به جبهه و جنگ؛ اعزام به جبهه؛ عملیات قادر 2؛ اعزام مجدد؛ عملیات والفجر 8؛ برگشت به جبهه؛ دوره آموزشی انفجارات؛ عملیات کربلای 1؛ دوره آموزشی شاکرین 1؛ عملیات کربلای 2؛ دوره آموزشی شاکرین 2؛ آموزش غواصی؛ دوره آموزشی انفجارات فجر 1؛ عملیات کربلای 4؛ عملیات کربلای 5؛ دوره آموزشی شاکرین 4؛ ورود به سال 1366؛ دوره آموزشی شاکرین 5؛ عملیات کربلای 8؛ پایگاه امام رضا (ع) ایلام؛ مأموریت شناسایی؛ مرخصی مشهد؛ آموزش موحدین؛ موقعیت شهید شریفی بانه؛ مأموریت برونمرزی با قرارگاه رمضان؛ سفر تفریحی شیراز؛ ورود به سال 1367؛ جزیره مجنون؛ دوره آموزشی شاکرین 10؛ شروع سلسله عملیاتهای دفاع متحرک عراق؛ قطعنامة 598؛ فهرست نام ها ؛ و تصویرها.
این اثر در 552 صفحه و در شمارگان 1000 نسخه، قطع رقعی و با همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی به چاپ رسیده است.
نظرشما در موردمحتوا و قالب بندی سایت معبر نور چیست؟